Web Analytics Made Easy - Statcounter

«زیبایی‌شناسیِ زندگیِ روزمره»

(دیویی و هنر پاپ)

نویسنده: نادر شایگان‌فر

ناشر: هرمس، چاپ چهارم 1401

166 صفحه، 55000  تومان

 

****

 

یکی از دوستان فاضل، هنردوست و هنرشناس برایم دو فایل صوتی فرستاد با این توضیح و منّت که این‌ها بخشی از آلبوم جدید یکی از موسیقی‌دانان طراز اول کشور هستند که هنوز ناشناخته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در باب لزوم شنیدن‌شان هم متذکر شد که باید همیشه و مرتب موسیقی خوب گوش بدهیم تا ... تا ذوق موسیقایی (به گمانم همین باشد!) خودمان را بپرورانیم و بشویم فرهیخته. همان چیز مشهور، بیلدونگ. (مطمئنم خودش است!)

با خوشحالی فایل‌ها را دانلود کردم و خودم را به خلسه زدم و منتظر آوای سحرانگیز موسیقی فاخر شدم. صدایی نیامد. یکی از چشمانم را باز کردم و دیدم که بله، دارد پخش می‌شود، اما صدایی به گوشم نمی‌رسید. هندزفری، حداکثر ولوم، فشردن چشمان... خیر، افاقه نکرد. اصلاً چیزی، صدایی، آهنگی نبود که افاقه‌اش کند. گوشی را نزدیک گوشم بردم و صدایی بسیار آهسته و دور شنیدم. پیانو بود. گویی نوازنده پنجۀ دست چپ خود را روی شاسی‌های پیانو رها کرده و هر از گاهی که باد کولر به یکی از سرانگشتانش می‌خورد تکانی می‌خورد و یکی از شاسی‌ها را لمس می‌کرد و صدایی خفیف درمی‌کرد. بعد سکوت می‌شد تا کی دوباره بادی، هوایی، نسیمی، چیزی دوباره بوزد. بیشتر آدم را عصبی می‌کرد تا فرهیخته. (بعداً به دوستم گفتم به دوستش بگوید اسم آلبومش را بگذارد پچپچۀ مورچگان.) برای جبران، رفتم وب‌گردی برای یافتن ترانه‌هایی که صدادار باشند. زود یافتم.

خواننده از مغز استخوانش نعره می‌زد و برای این‌که کمترین شائبه‌ای نباشد چند نفر همراه او جیغ می‌کشیدند. همگی با هم و با کل تیر و طایفه‌شان، هر کدام یک جفت گوشت‌کوب گرفته بودند و به هر چیزی که اطراف‌شان بود می‌کوفتند. حال کردم. حالم خوب شد. قوۀ شنوایی و ذوق موسیقایی نیاز به آموزش و پرورش و بیلدونگ نداشت؛ قشنگ شیرفهم می‌شد. موسیقی یعنی این!

من از رپ، از پاپ، از جاز، و از همۀ موسیقی‌های غیرفاخر – دروغ چرا – لذت می‌برم. این‌طور نیست که الّا و لابد باید به هنر فاخر عشق بورزیم؛ حتی می‌توانیم با خیال راحت و بدون عذاب وجدان از آن متنفر باشیم. برای نمونه، ادوارد سعید (1935-2003) که خود موسیقی‌شناسی قابل و جهانی بود، دربارۀ ام‌کلثوم، خورشید عالم‌تاب جهان موسیقی و ستارۀ شرق و صاحب حنجرۀ طلایی، می‌نویسد: «به‌طرز فجیعی یک‌نواخت و خسته‌کننده و انباشته از زنجموره‌های بی‌وقفه و دلخراش و ضجه‌های بی‌حاصل است، مثل داد و فغان کسی که گرفتار دل‌پیچه‌ای به‌شدت طولانی باشد.» بله، اگر ادوارد سعید را تکفیر نکنند، باید بگوییم که از آوازهای ام‌کلثوم بدش می‌آمد. پس شما هم اگر موسیقی یا هر هنر غیرفاخری لذت می‌برید، خجالت نکشید. چنین احساسی بدون پشتوانه و بی‌حساب‌وکتاب نیست. اگر می‌خواهید بدانید چرا این‌گونه است و چگونه می‌توان از این موضع دفاع کرد، توصیه می‌کنم حتماً این کتاب خوب را خوب بخوانید. این کتاب نشان می‌دهد که این هنر‌هایِ خزوخیل فلسفه دارند، متافیزیک دارند. آن هم چه فلسفه‌ای! چه متافیزیکی! یک فلسفۀ درست‌ودرمان، و این‌هوا متافیزیک!

البته که شهرت و محبوبیت هنرهای سطح پائین، به‌ویژه هنر پاپ، مورد پسند طبقۀ فرهیخته نیست. لذا با آن سر ستیز دارند و به شکل‌های مختلف به آن ضربه می‌زنند. اما رد و انکار و انگ زدن به آن تأثیری در تأثیرش ندارد. هنرمندان پاپ برای فعالیت خود و خلق آثار پاپ چشم به راه احکامی نیستند که منتقدان فرهیخته قرار است صادر کنند. لذا چنین هنر فراگیر و محبوبی شایسته است که فهمیده شود، نه این‌که رد و انکار شود. در هر صورت، به نظر می‌رسد که به رسمیت شناختن هنر پاپ از سوی فرهنگ سطح بالا و فلسفۀ هنر هم لازم است و هم مطلوب. البته درافتادن طبقۀ فرهیخته با موسیقی پاپ صرفاً یک واکنش احساسی و سلیقه‌ای نیست، بلکه در بیشتر موارد لازمۀ دیدگاه‌های نظری آنان است. به رسمیت شناختن هنر نازلی مثل پاپ  به‌سادگی میسر نمی‌شود؛ چراکه نیاز به پشتوانۀ نظری خاصی دارد که بسیار کمیاب است. در این میان جان دیویی (1859-1952)، یکی از پدران پایه‌گذار پراگماتیسم آمریکایی، چنین زمینه‌ای را فراهم کرده است.

جان دیویی کتاب سترگش، «هنر به‌منزلۀ تجربه»، را با بیان این جمله آغاز می‌کند: «یکی از بازی‌های روزگار که غالباً با جریان امور همراهند این است که وجود آثار هنری، که شکل‌گیری نظریه‌های زیبایی‌شناختی در گرو آن است، خود به صورت مانعی بر سر راه نظریه‌پردازی دربارۀ این آثار درآمده است.» شاید بتوان ادعا کرد که این مطلب امروزه بیش از همه دربارۀ آثار هنری پاپ صادق است؛ گوئی که این نوع آثار نه‌فقط نیندیشیدنی مانده‌اند، بلکه اساساً ارزش یا امکان اندیشیدن را هم ندارند. این مطلب در اندک مواردی تصریح می‌شود و در بیشتر مواقع ناگفته می‌ماند. ولی، در هر صورت، انگار توافقی ناگفته و پنهان دربارۀ آن شکل گرفته است. اما این درست نیست. چنین نگرشی مبتنی بر پیش‌فرض‌هایی فلسفی است که می‌توان آن‌ها را زیر سؤال برد. به عبارت دیگر، بازاندیشی در مبانی نظریِ آن نگرش راه را برای فهم و نظریه‌پردازی فلسفی در باب هنر پاپ می‌گشاید. این همان کاری است که نویسنده در این کتاب مختصر و جالب انجام داده است. او برای تحقق مقصود به سراغ جان دیویی رفته است. آثار و اندیشه‌های دیویی حاصل نگرشی است که با استفاده از آن می‌توان ارزش، اهمیت و معنای فلسفی هنر پاپ را نشان داد، اثبات کرد و، در صورت لزوم، به دفاع از آن برخاست.

این کتاب از پنج فصل تشکیل شده است. فصل اول معنا و انواع تجربه را از نظر جان دیویی بررسی می‌کند. در ادامۀ موضوعِ تجربه، مباحث فصل دوم حول یکی از انواع خاص تجربه می‌چرخد: تجربۀ زیبایی‌شناسانه. این نوع تجربه در زندگی روزمره مورد بحث قرار می‌گیرد و در برابر دیدگاه‌های نخبه‌گرایانه‌ای از آن دفاع می‌شود که این نوع تجربه را فراتر از زندگی روزمره می‌دانند. یکی از مبانی نظری این دیدگاه نخبه‌گرایانه دوگانه‌انگاری هدف-وسیله است. فصل بعدی گزارشی است از نقد دیویی به این دوگانه‌انگاری. با از بین رفتن این مبنا، تفکیک و تمایز هنر زیبا-هنر کاربردی نیز منتفی می‌شود. فصل چهارم به منتقدان دیدگاه جان دیویی اختصاص دارد. منتقدان نقد می‌شوند و انواع مبانی فلسفی هنر توده‌ای و مردمی تشریح می‌شود. فصل پایانی فلسفۀ دیویی را بر هنر پاپ منطبق می‌کند و نویسنده با بررسی چند اثر هنری پاپ نشان می‌دهد که مصداق فلسفۀ دیویی هنر پاپ است.

ناگفته نماند که سطح نظری مباحث در حدی است که پای مسائل متنوعی را به میان می‌کشد؛ برای نمونه، اخلاق. جان دیویی اخلاق را مرتبط با زیبایی‌شناسی می‌داند، به‌طوری که از نظر او زیبایی‌شناسی در مرکز اخلاق جای می‌گیرد. او یونانیان را نمونهٔ بارز این مطلب می‌داند. دیویی می‌گوید یونانیان فعل خیر را عملی می‌دانستند که «تناسب»، «لطف» و «نظم» داشته باشد. به همین دلیل، قائل به «زیبا-خیر» بودند که مثال گویایی است از تبلور کیفیت زیبایی‌شناسانه در فعل اخلاقی.

و در پایان تذکر یک نکته بی‌فایده نیست. هنر پاپ به‌عنوان یک هنر سطح پایین خودش سطوح مختلفی دارد که بعضی از آن‌ها نازل‌تر از بقیه هستند. اگر آن‌ها را مد نظر داشیم و یک پله پایین‌تر بیاییم می‌رسیم به زندگی روزمره و هرروزه؛ چراکه در واقع میان آن‌ها مرزی نیست. در این صورت، به‌طور منطقی تمام مباحث یادشده در باب هنر پاپ بر تجربۀ سادۀ روزمره هم صدق می‌کند؛ که یعنی همین تجربه‌های دم‌دستیِ هرروزه ارزش هنری دارند. آیا میزآرایی یک خانم خانه‌دارِ باحوصله و باهوش و خوش‌ذوق خلق یک اثر هنری نیست، هر چند موقت و گمانم؟ (دوام و شهرت که مقوم اثر هنری نیستند.)

 

*دکترای فلسفه

منبع: الف

کلیدواژه: زیبایی شناسی جان دیویی هنر پاپ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۲۷۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حزب الله چند میلیون دلار پهپاد اسرائیلی را سرنگون کرده است؟ | پهباد هرمس ۴۵۰ و ۹۰۰ صهیونیست ها را بهتر بشناسیم | ویدئو

دریافت 6 MB

به گزارش همشهری آنلاین ، هرمس ۴۵۰ (به عبری: הרמס ۴۵۰) یک پهپاد چندمنظورهٔ تاکتیکی سایز متوسط است که جهت پروازهای طولانی در شرکت البیت سیستمز اسرائیل طراحی و توسعه یافته‌است. عملیات‌های شناسایی، پایش و مراقبت و رله ارتباطی مأموریت‌های اصلی این پهپاد هستند.

پهپاد هرمس ۹۰۰ با ارتقای طرح هرمس ۴۵۰ ساخته شده و در سال ۲۰۰۹ برای اولین بار به پرواز درآمد. شرکت تیلز نیز پهپاد واچ‌کیپر ۴۵۰ را بر اساس هرمس ۴۵۰ برای ارتش بریتانیا تولید کرده‌است.

کد خبر 847906 منبع: صدا و سیما برچسب‌ها هواپیما - پهپاد خبر ویژه رژيم صهيونيستى لبنان - حزب الله

دیگر خبرها

  • حزب الله چند میلیون دلار پهپاد اسرائیلی را سرنگون کرده است؟ | پهباد هرمس ۴۵۰ و ۹۰۰ صهیونیست ها را بهتر بشناسیم | ویدئو
  • فیلم/حزب الله چند میلیون دلار پهپاد اسرائیلی را سرنگون کرده است؟
  • سلین دیون در مورد بیماری عصبی نادر خود می‌گوید / از لحاظ اخلاقی زندگی کردن روز به روز سخت‌تر می‌شود!
  • پمپ بنزین ابوظبی رباتیک شد
  • ملایر میزبان نخستین جشنواره موسیقی تاک
  • سید حسن خمینی: موظفیم زندگی را بر اساس روش‌های «عقلانی» پیش ببریم
  • کاشی، استاد دانشگاه: این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ این وضعیت همه را می ترساند/ جامعه دارد خودش را به نحو تازه ای، تعریف می کند/ ما در یک نقطه آغاز قرار داریم؛ این نقطه آغاز به مراتب رادیکال تر و مهم تر از عصر مشروطه است
  • این تحلیل که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • این که جز خشونت راهی نمانده ایران را به کجا می برد؟ / آیا وضعیت هراسناک است؟ / امید با توافق روی آغاز نو، و بازتعریف جدید شکل می گیرد
  • عجیب‌ترین رشته‌های دانشگاهی / از زامبی شناسی تا مدیریت دوشیدن شیرگاو